امام علی - علیه السّلام - فرمود: اندیشه آدمی آینه‌ای است که کردار نیک و بدش را به او نشان می‌دهد.

۲۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

ایمان کامل تر

از پیامبر صلی الله علیه وآله سوال شد: کدامیک از مومنین ایمانی کامل تر دارند؟ فرمودند: آنکه در راه خدا با جان و مال خود قیام کند.( الحکم الظاهره ج 2 ص 280)

سردار محمد کوثری( فرمانده اسبق لشگر حضرت رسول (ص) ) ضمن بیان خاطراتی از ابراهیم تعریف میکرد که: در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم: برادر هادی ، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح می دانی بیا وبگیر.

Image result for ‫شهید ابراهیم هادی‬‎

در جواب خیلی آهسته گفت: شما کی میری تهران؟

گفتم: آخر هفته. بعد گفت: سه تا آدرس رو مینویسم. تهران رفتی حقوقم رو دراین خونه ها بده! من هم این کار را انجام دادم. بعد ها فهمیدم هر سه، از خانواده های مستحق و آبرودار بودند.

۳۱ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۴۵ ۰ نظر
علی

برای ما بخوان

جواد مجلسی می گوید: پائیز سال 1361 بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها سلام بود. هرجا میرفتیم حرف از او بود!
خیلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند. همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام انجام شده بود.
به منطقه ی سومار رفتیم. به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا علیها سلام بخواند.
شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجالس گرفته بود!
بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم!
هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت.
آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!
ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم.
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه.
من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز.
ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد.
بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد.
 بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!!
اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم.
 بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم.
Image result for ‫شهید ابراهیم هادی‬‎
ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟!
گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن.
بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند:
نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم.
هرکه گفت بخوان تو هم بخوان
دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.

کتاب سلام بر ابراهیم – ص 190

زندگی‌نامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار شهید ابراهیم هادی

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۰ ۰ نظر
علی

مرورحفظ قرآن


الف) ‌اهمیت و جایگاه مرور در حفظ قرآن

اگر از هر یک از حافظان موفق قرآن بپرسید که «در فرآیند حفظ قرآن، حفظ قسمتهای جدید مهم‌تر است یا مرور و نگهداری محفوظات گذشته؟» بی‌درنگ به شما خواهد گفت: «مرور و نگهداری محفوظات گذشته». این اهمیت بدان حد است که می‌توان ادعا کرد سهم حفظ کردن و از بر نمودن سور و آیات جدید در حفظ قرآن حداکثر 20 تا 30 درصد است و مابقی این سهم از آن «مرور و تکرار محفوظات» می‌باشد. بحث مرور از همان آغاز روند حفظ مطرح است و به تدریج و با افزایش حجم محفوظات جدی‌تر و پررنگ‌تر می‌شود. توضیحات بعدی ما در خصوص اقسام مرور، این گفته را روشن‌تر خواهد کرد.

ب) اقسام سه‌گانه مرور

در فرآیند حفظ قرآن می‌توان سه قسم مرور را در سه بازه زمانی مختلف به شرح زیر در نظر گرفت:
1ـ مرور در کوتاه‌مدت: این قسم مرور مربوط به محفوظات جدید است. مقطعی که در هر زمانی از روز به عنوان «حفظ جدید» توسط حافظ به ذهن سپرده می‌شود، لازم است در همان روز و ترجیحاً در چند فاصله زمانی تکرار شود. میزان این تکرار حداقل 10 بار در روز است و اگر این میزان به 15، 20 و بیشتر هم افزایش یابد مطلوب‌تر است و کیفیت حفظ قسمت جدید را افزایش می‌دهد. حافظ قرآن لازم است صفحه با نیم‌صفحه‌ای را که ـ مثلاً ـ در آغاز روز حفظ می‌کند، در چند فاصله زمانی در طول روز (مثلاً در میانه روز، آغاز شب و پیش از خواب) 5 بار یا بیشتر تکرار کند، [1] تا بدین ترتیب به برنامه «مرور در کوتاه‌مدت» به عنوان اولین گام از برنامه مرور عمل کرده باشد و در نتیجه مقطع جدید به خوبی در ذهن او تثبیت شود.

2ـ مرور در میان‌مدت: این قسم مرور به این معنا است که حافظ صفحه یا نیم‌صفحه‌ای را که امروز حفظ می‌کند، تا یک هفته یا ده روز بعد، حداقل روزی یک بار تکرار کند. توضیح آنکه لازم است حافظ قرآن هر روز و ترجیحاً پیش از حفظ مقطع جدید، صفحاتی را که در هفته یا ده روز اخیر به ذهن سپرده، حداقل یک ‌بار تکرار کند و سپس این صفحات را به تدریج به برنامه «مرور در بلندمدت» منتقل نماید. لازم به تذکر است، نکته‌ای که معمولاً از سوی بسیاری از حافظان تازه‌کار مورد غفلت قرار می‌گیرد این است که آنها پس از حفظ کردن یک مقطع جدید، در روزهای بعدی از آن غفلت می‌ورزند و مرور و تکرار آن را به زمانی که برای مرور کل محفوظات اختصاص داده‌اند واگذار می‌کنند. انجام این کار در بیشتر مواقع موجب فراموشی بخش زیادی از قسمتهای جدید می‌شود و حافظان را وادار به حفظ دوباره آنها می‌نماید. اما عمل به برنامه «مرور در میان‌مدت» و پایبندی به تکرار قسمتهای جدید تا یک هفته یا ده روز پس از حفظ، از بروز این مشکل جلوگیری می‌کند.

3ـ مرور در بلندمدت: این قسم مرور همان است که حافظ قرآن باید تا پایان عمر به آن پایبند باشد و در هر شرایطی، با برنامه‌ریزی مناسب و به طور منظم، محفوظات گذشته خود را مرور نماید. میزان مرور محفوظات در این قسم، وابسته به حجم محفوظات فرد است؛ مثلاً برای حافظان 10 جزء حداقل یک جزء در روز و برای حافظان 20 جزء حداقل 2 جزء در روز پیشنهاد می‌شود. حافظان کل قرآن مشروط به عملی کردن دوره تثبیت کل محفوظات (که در بحث بعدی به آن اشاره می‌کنیم) می‌توانند به مرور روزانه یک جزء بسنده نمایند.[2] بنابر آنچه گفتیم برنامه مرور سه‌گانه اولین صفحه جزء 30 به قرار زیر خواهد بود:

مرور در کوتاه‌مدت: تکرار این صفحه 10 تا 20 بار در همان روزی که آن را حفظ می‌کنیم؛
مرور در میان‌مدت: تکرار این صفحه تا یک هفته یا ده روز پس از حفظ آن، حداقل یک بار در روز؛
مرور در بلندمدت: تکرار متناوب و منظم آن در قالب برنامه مرور کلی محفوظات.

* نکته: لازم است حافظان قرآن هنگام برنامه‌ریزی برای مرور، به قسمتهایی که اخیراً حفظ کرده‌اند توجه بیشتری داشته باشند و وقت بیشتری برای مرور آنها اختصاص دهند.

پی نوشت:
[1] . چه زیباست که انجام این کار طبق سنت رسیده از معصومان (علیهم السلام)، 

پس از ادای نمازهای یومیه و پیش از خواب شبانه انجام گیرد.

[2] . البته توصیه‌ای که در این زمینه از سوی بسیاری از کارشناسان حفظ قرآن مطرح می‌شود، مرور
«یک دهم» کل محفوظات در هر روز است و بر این اساس، کسی که حافظ کل قرآن است، برای بهره‌مندی از تسلط مناسب بر محفوظات و توانایی ارائه مطلوب آنها، باید در هر روز به مرور سه جزء از محفوظات خود بپردازد.


نرم افزار

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۰۱ ۰ نظر
علی

بحث با والدین

ممکنه برای همه پیش بیاد 

برای من که پیش اومده 

در اصل این بحث ها از سن 13 یا 14 سالگی شروع میشه 


و در اون لحظه که بحث هم میکنی دوست نداری اینجور یحث ادامه پیدا کنه

با صدای بلند 

دعوا 

عصبانیت 

دوست داری همون موقع تموم بشه 

بالاخره میدونیم نباید با پدر و مادرت اونجوری صحبت کنی 

Image result for ‫پدر و مادر‬‎

خب دوستششششششششششششششششششون داری :)


چی کار کنیم یه سری را حل وجود داره 

میخوام این پست بزارم 

که اول خودم هرروز ببینم و ازشون استفاده کنم

ادامه مطلب...
۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۲ ۱ نظر
علی

درسی برای زندگی

عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.

ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.
Related image
کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده.
ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یه شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد.مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و استراحت کردند.صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داده بود:مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کند و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه.

۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۵ ۰ نظر
علی

همیشه لازم ه

همیشه یک نفر باید باشه 

به عنوان الگو 

برادر

که اگه کاری کردی که اشتباه بود از ش خجالت بکشی


هر از چندگاهی ببینی چه ویژگی های خوبی داره و سعی کنی اونار رو بدست بیاری


چه شخصیتی بهتر از یک شهید 

هر شهیدی که تو دوست داشته باشی 

با هاش ارتباط برقرار کنی 

من خودم به شخصه خیلی شخصیت ابراهیم هادی رو دوست دارم 

Image result for ‫شهید ابراهیم هادی‬‎

کار هایی که انجام داده تاثیر گزاری اش روی دیگران 

و چه قدر زیبا به اسلام عمل میکرد 

کاش بتونم خودم و بهش برسونم----------(واقعا حرف دلم )

از امروز به بعد سعی میکنم از خاطرات شون بزارم 

امروز یه صوت اذان از شهید ابراهیم شنیدم گفتم برای شما هم بزارم


صوت اذان

۲۶ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۳ ۱ نظر
علی

معرفی فیلم های دوستداشتنی ام

سکوت بره ها

در ژانر ترسناک و مفهومی که مطمئن ام که شما رو به فکر فرو خواهد برد 
SOTL poster.jpg

اختلال شخصیت 

تاوان پس دادن

افراد بی گناهی که کشته می شوند در حالی  که پوست شان کنده شده 

اثر فوق العاده ار جاناتان دمی
با بازی خوب جودی فاستر 

و البته 
http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4-Pulp-Fiction/2/24-The-Silence-of-the-Lambs/24-The-Silence-of-the-Lambs/17-The-Silence-of-the-Lambs.jpg
این آدم خوار
که جملاتش بعضا عمیق است 

پیشنهاد میکنم حتما با دویله فیلم را ببینید
۲۴ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۶ ۰ نظر
علی

وقتی به آینده فکر میکنی :)

ترسناکه؟

یا زیبا   

دلهره میگیری؟

قلبت تند تند میزنه ؟


یه دقیقه چشماتو ببند 

Image result for ‫بستن چشم‬‎


 حالا به گذشته ات فکر کن 

ببین کجا ها خیلییییییییییییییییییییییییی اضطراب داشتی!

کی کمکت کرد؟

کی آرومت کرد؟

کی گفت فقط اسمم و بگو مطمئن باش آرومت میکنم

خدا

هر وقت نگران آینده شدی با خدا حرف بزن 

نترس 

اول ش نمی دونی چه جوری شروع کنی ولی بعد که شروع کردی 

دیگه سختته که تمومش کنی 


Image result for ‫اطمینان به خدا‬‎

۲۲ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۲۱ ۰ نظر
علی

برای دعا کردن هیچ وقت دیر نیست :)

امام صادق (ع) در حدیثی در خصوص اینکه "برای دعا هیچ گاه دیر نیست" می فرمایند:

Image result for ‫خدایا دوستت دارم‬‎

عنْ مُیَسِّرِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع. قَالَ قَالَ لِی یَا مُیَسِّرُ ادْعُ وَ لَا تَقُلْ إِنَّ الْأَمْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَةً لَا تُنَالُ إِلَّا بِمَسْأَلَةٍ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً سَدَّ فَاهُ وَ لَمْ یَسْأَلْ‌ لَمْ یُعْطَ شَیْئاً فَسَلْ تُعْطَ یَا مُیَسِّرُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ بَابٍ یُقْرَعُ إِلَّا یُوشِکُ أَنْ یُفْتَحَ لِصَاحِبِهِ.

میسر بن عبدالعزیز روایت کرد که امام صادق (ع) به من فرمود:‌ای میسر دعا کن و نگو کار از کار گذشته است، زیرا نزد خدای متعال جایگاهی هست که جز با دعا به آن نتوان رسید، اما اگر بنده‌ای دهان خود را ببندد و از خدا درخواست نکند، چیزی به او داده نمی‌شود پس دعا کن تا به تو ارزانی شود.‌ ای میسر هیچ دری کوبیده نمی‌شود مگر اینکه روزی به روی کوبنده آن باز می‌شود.

کافی، ج۲، ص۴۶۶

۲۱ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۲۷ ۰ نظر
علی

معرفی فیلم های دوستداشتنی ام

فیلم se7en

یک فیلم معمایی کارآگاهی با تفکر اثری از دیوید فینچر

به نظرم شروع موفقیت این کارگردان از این فیلم شروع شد 

7 هفت 

شاید عدد مقدسی باشه  

اما تو این فیلم یه اعلام 

یه آگاهی 

Se7en-Movie

البته نباید از بازی فوقالعاده برد پیت و مورگان فریمن چشم پوشی کرد

عجول تندی عصبانییت ------برد پیت

آرام با حوصله شاید کمی شکست خورده-----مورگان فریمن

فیلمی که از دیدن ش تا اخرش خسته نمی شید 

دلم می خواد بیشتر توضیح بدم:ِ) ولی  من که منتقد نیستم

قصدم معرفی ه 

امیدوارم ببینید و با هم دربارش صحبت کنیم

۲۱ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۰۰ ۳ نظر
علی